وات ساپ،عکس،فیلم،مطلب،استفاده صحیح از وات ساپ،ورژن جدید وات ساپ،
بــــا ســـــلام
به تمامی بازدیده کننده گان
با درخواست های زیاد عضویت گروه پاتوق سرا وات ساپ به مجموعه تبدیل شد
بروز ترین مجموعه گروه ها از بهترین مطالب
1 پاتوق سرا مذهبی(دینی)
3 پاتوق سرای(دوستی آشنایی)
نام:
نام شهر:
مذهب:اسلام (شیعه =سنی)
سن:
تحصیلات:
یکی از بخش های گروه:
توجــــــه ذکر مذهب در گروه مذهبی الزامیست
توجه هر گروه قانون خاص خودشو داره
با رعایت نکردن قانون گروه از گروه حذف شده و با مسدود(بلوک) شدن رو به رو خواهید شد برای همیشه و غیر قابل خارج شدن از حالت مسدودی(بلوک)
از جمله مواردی که در گروه ها رد و بدل میشود
،چت،وات ساپ،ویچت،فیسبوک ،گفتگو،مطلب،فیلم،عکس،عکس مذهبی،عکس خنده دار،عکس عاشقانه،عکس خطرناک،عکس طبیعت،عکس فوتبال،عکس مناطق،عکس کشورها،عکس دیدنی،عکس باحال،عکس زیبا،فیلم،فیلم خنده دار،فیلم خنده دار،فیلم حوادث،فیلم عاشقانه،فیلم مذهبی،موسیقی،موسیقی عاشقانه،موسیقی مذهبی،موسیقی سرود،موسیقی صوت قرآن،موسیقی زنگ موبایل،مطلب،مطلب جک،مطلب مذهبی،مطلب علمی،
مطلب خدیث،مطلب آموزنده،رمشک،
فیلتر،وات ساپ،چت،چت وات ساپ،دانلود وات ساپ،گروه وات ساپ رمشک
دوستان بوی قطع وات ساپ میاد
با تشکر مدیر گروپ پاتوق سرا رمشک
چت
چت کردن یک آقا پسر با یک دختر خانم!
فقط بخندید خنده دار
پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟ دختر: سلام. خواهش می کنم.? asl plz
پسر : تهران/وحید/26 و شما؟
دختر : تهران/نازنین/22
پسر : اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه.
دختر: مرسی!شما مجردین؟
پسر : بله. شما چی؟ازدواج کردین؟
دختر : نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟
پسر : من فوق لیسانس مدیریت ازدانشگاه MIT اَمِریکا دارم. شما چی؟
دختر : من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم.
.
پسر : wow چه عالی!واقعا از آشناییتون خوشحالم.
دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟
پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟
دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟
پسر : خیابون دربند. شما چی؟
دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟
پسر : خیابون دربند. خیابون…… کوچه……پلاک….شما چی؟
دختر : اسم فامیلی شما چیه؟
پسر : من؟ حسینی! چطور؟
دختر : چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو
بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟
پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا ازاول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده…. آخه می دونین………..
دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونهمنو به آدمای توی چت میدی؟می دونم به فریده چی بگم!
پسر : عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم!
دختر : او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا! راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای
پسر : باشه عمه ملوک! بای……